نشستم این سرِ دنیا و از مکالمه با استاد ب بر میگردم ب همون بود که ترم 3 باهاش خواندن و درک مفاهیم پیشرفته داشتم حقیقتا عجب مفاهیمی رو سر کلاسش میاورد حالا مجال گفتن اونا نیست فعلا این استاد ب، استاد ِ مدعو بود فقط یک ترم و فقط یک درس کلا داشت اونم کلاس ما بود تنها کلاس 8 صبح ِ ترم 3 ام، کلاس همین استاد بود منم که خوابالو ولی آنچنان با ذوق و صورت دو نقطه دی، هر سه شنبه 7 صبح به دانشگاه عزیمت میکردم که حتی الانم یادمه خلاصه گذشت و بعد از تموم شدن ترم مون، استاد ب رفت اون سر ِ دنیا که از اول بود بماند که یاد و خاطر ب همواره در صحبت های گروه مون که خواندن با ایشون داشتیم، زنده بود خلاصه گذشت و گذشت تا رسید به هفته پیش که استاد ش آخر کلاس گفت فایل مطالب این جلسه رو برامون میفرسته البته بعد از درست کردن یکی دو تا غلط که بخاطر کم خوابی دیشبش بوده بعد حرف از بقیه اساتید شد استاد ش مدیر دپارتمان مونه و گاهی از کیفیت بقیه کلاسها ازمون میپرسه  خلاصه ما هم یهو یاد ب کردیم و گفتیم آخ عجب درسی
آخرین جستجو ها